جدول جو
جدول جو

معنی رافعی قزوینی - جستجوی لغت در جدول جو

رافعی قزوینی
(فِ یِ قَزْ)
عبدالکریم بن ابی سعد محمد بن عبدالکریم بن فضل بن حسن فقیه شافعی قزوینی ملقب به امام الدین و مکنی به ابوالقاسم، از اکابر علمای شافعی بود که در علوم دینی و دیگر علوم متداول عصر خود عدیل نداشت. او از شاگردان شیخ منتخب الدین قمی متوفی بسال 585 هجری قمری بود. امام دارای تألیفات بسیاری است که از آنجمله است: المحرر یا محررالتدوین. (شرح مسند شافعی) الامالی الشارحه علی مفردات الفاتحه الایجاز فی اخطار المجازالتدوین فی اخبار قزوین او فی العلماء قزوین شرح کبیر بر وجیز امام غزالی که نام دیگرش ’فتح العزیز علی کتاب الوجیز’ است. شرح صغیر بر وجیز امام غزالی.
مدرس تبریزی سپس می گوید: باری رافعی با آنهمه مراتب بلند علمی دارای قریحۀ شاعری هم بوده و شعرزیر از اوست:
در جامۀ صوف بسته زنار چه سود
در صومعه رفته دل ببازار چه سود
ز آزار کسان راحت خود می طلبی
یک راحت و صدهزار آزار چه سود.
مدرس مرگ او را بسال 623 هجری قمری یا 633 هجری قمری (خکج یا خلج) در قزوین نوشته است. مؤلف معجم المطبوعات علاوه بر کتب فوق، کتاب ’سوادالعینین فی مناقب الغوث ابی العلمین’ و نیز حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده ’بیان المفتی والمستفی’ را بوی نسبت داده اند. علیشیر نوایی در مجالس النفائس ص 321 بعد از شرح حال او اشعار ذیل را نیز به رافعی نسبت داده است:
رخت دلم هرچه بود عشق بیغما ببرد
صبر نه راهیست خوار، عشق نه کاری است خرد
هر که بمیدان عشق گام نهد کام یافت
هر که در ایوان صبر پای نهد دست برد
بار جفاهای یار کوه نداند کشد
حلقۀ زلفین یار باد نیارد شمرد
وصل شد و هجر ماند آه که در باغ عشق
خار بپیری رسید گل بجوانی بمرد.
رجوع به تاریخ گزیده ص 8 و 801 و 835، مجمع الفصحاء ج 1 ص 221، تاریخ مغول تألیف عباس اقبال ص 498، الاعلام زرکلی چ 2 ج 3، ریاض العارفین ص 78، فهرست شدالازار، احکام الحسیه ص 60 و 131، مفتاح السعاده ج 1 ص 443 و ج 2 ص 213، طبقات البکی ج 5 ص 119، ریحانه الادب ج 2، اعلام المنجد، مجالس النفائس ص 321، قاموس الاعلام ترکی ج 3، معجم المطبوعات ج 1 و مینودر ص 69 و 70 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یِ قَزْ)
سید راضی قزوینی. فرزند سید صالح بن مهدی بن رضا حسینی قزوینی نجفی. که با پدرش ساکن بغداد بود و خود پیش از پدر پیرش بسال 1287 هجری قمری در مسافرت تبریز در آن شهر درگذشت. او از شعرای مشهور عصر خود بود. برخی از اشعار او در ’المجموع الرائق’ تألیف محمد صادق آل بحرالعلوم دیده شد. آثار او در مجموعه ها پراکنده بود، شیخ محمد بن شیخ طاهر سماوی دانشمند معاصر آن را گرد آورده و در دوبخش (تخمیسات - قصاید) تدوین کرده و دیباچۀ مفصلی بر آن نگاشته است. (از الذریعه ج 9 قسم دوم ص 348)
لغت نامه دهخدا
(فِ یِ قَزْ)
امام الدین، مؤلف قاموس الاعلام ترکی و نیز مدرس تبریزی باستناد نوشتۀ او، وی را از شعرای هندوستان شمرده اند. ولی از کتاب ’تدوین’ که به این شخص نسبت داده شده و نیز از قرائن دیگر بنظر میرسد که نویسندۀ قاموس الاعلام اشتباه کرده است و او همان امام الدین عبدالکریم رافعی قزوینی معروف است. رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 3 و ریحانه الادب ج 2 و رافعی قزوینی (عبدالکریم بن ابوسعد...) در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ سِ)
امام الدین رافعی بن ابوسعید رافعی قزوینی مشهور به بابویه. او در 633 هجری قمری بقزوین درگذشته است و مؤلف شرح صغیر و کبیر اوست. و قطعۀ ذیل به پدر و پسر هر دو نسبت شده است:
طلب کردن علم از آن است فرض
که بی علم کس را بحق راه نیست
کسی ننگ دارد ز آموختن
که از ننگ نادانی آگاه نیست.
رجوع به مجمعالفصحاء و ریاض العارفین شود
لغت نامه دهخدا
(فِ یِ قَزْ)
محمد بن عبدالکریم بن فضل مکنی به ابوسعید بابویه، حکیم خاقانی او را مدح کرده است. رضا قلیخان او را عارف و محققی واقف و حکیمی با ایمان و شاعری با ایقان شمرده و نوشته: وی والد امام الدین رافعی بوده و قطعۀ زیر را بوی نسبت داده است:
طلب کردن علم از آن است فرض
که بی علم کس را بحق راه نیست
کسی ننگ دارد ز آموختن
که از ننگ نادانی آگاه نیست.
ولی بعضی آن را به پسرش نسبت دهند. (ازریاض العارفین ص 195). آذر در آتشکده و نیز سامی در قاموس الاعلام ترکی علاوه بر قطعۀ فوق بیت زیر را نیز از وی نقل کرده اند:
وصل شد و هجر ماند حیف که در باغ عشق
خار بپیری رسید گل بجوانی بمرد.
در صورتیکه این بیت جزء چهار بیت از غزلی است که علیشیر نوایی و هدایت بنام پسرش امام الدین ضبط کرده اند. رجوع به آتشکدۀ آذر چ بمبئی ص 225، مجالس النفائس ص 321، مجمع الفصحاء ج 1 ص 221 و ریحانه الادب ج 2 و رافعی قزوینی (عبدالکریم...) در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا